یه ادمی حدود سه سال پیش قبل این که وارد رابطه با میم بشم هم صحبت بودیم، اوج خودخواهی و من درون این ادم دیدم! واقعا مردای مردادی عجیب مودین،
این جوریه دنبال کارای خودشه اون وسط مسطا شد به تو هم یه سلامی میکنه نشد که هیچی
قشنگ از اینا بود یه روز امیدوارت میکنن یه روز ناامید
یه روز تا ته عشق میبرنت یه روز تا ته چاه غمگینی
بماند سریع تمومش کردم اون رابطه رو و با اشنا شدن با میم مسیرم عوض شد
حالا پیام داده اره میخوام جبران کنم و اشتباه کردم!
و جالب تر این که واقعا توقع مداشت من تو این سالها وارد رابطه شذه باشم آره خره سه سال وایساده بودم تو بیای 😂
منم ی روز بردمش دم چشمه و بعد بلاک کردم چون حتی حرف زدن معمولی باهاش حالمو بد میکرد و حس میکردم زدم زیر تعهدم با میم
به میمم امروز گفنم.
نمیدونم تهش با میم چجوریه ولی هیچ کسو جز این ادم نمیخوام
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۳ ساعت 0:3 توسط سپیده
|